خری که فکر کرد شیر است.... :: خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

ما خیمه نشینان غم فاطمه ایم

خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

ما خیمه نشینان غم فاطمه ایم

سه شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۰، ۱۲:۰۸ ب.ظ

خری که فکر کرد شیر است....

روزی خری ، پوست شیری روی خود انداخت و با افتخار به جنگل رفت و با بلندترین صدای ممکن شروع به عرعر کرد تا حیوانات را بترساند . همه حیوانات ترسیدند و فقط روباه نترسید بلکه آرام کنار خر آمد و با طعنه گفت: عزیزم من هم ازت می ترسیدم اگر که صدای عرعرت را نمی شناختم. تو یک خری و خر باقی خواهی ماند!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۲/۰۹
فطرس صبا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی