يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۱، ۰۴:۳۵ ب.ظ
سپاسگزاری از مدیر!
مدیر و 10 نفر از کارکنانش از طناب بالگردی که در صدد نجات آنها بود، آویزان بودند. طناب آنقدر محکم نبود که بتواند وزن هر یازده نفر را تحمل کند. کمک خلبان با بلندگوی دستی از آنها خواست که یک نفرشان داوطلب شود و طناب را رها کند. البته، داوطلب شدن همانا و سقوط به ته دره همان و به ظاهر کسی حاضر نبود داوطلب شود. دراین هنگام، مدیر گفت که حاضر است طناب را رها کند ولی دلش می خواهد برای آخرین بار برای کارکنان سخنرانی کند /
او گفت: چون کارکنان حاضرند برای سازمان دست به هر کاری بزنند و چون کارکنان خانواده خود را دوست دارند و درمورد هزینه های افراد خانواده هیچ گله و شکایتی ندارند و بدون هیچ گونه چشمداشتی پس از خاتمه ساعت کار در اداره می مانند من برای نجات جان آنان طناب را رها خواهم کرد او گفت به مدیر امور مالی که در جمع ماست به عنوان اخرین دستور می گویم برای این فداکاری های بزرگ به تک تک شما در پایان ماه شش ماه حقوق با مزایای کامل به عنوان پاداش پرداخت کند همچنین به عنوان آخرین دستور به مدیر کارگزینی که در جمع ماست می گویم بعد از دریافت پاداش تک تک شما می توانید از ۱۵ روز مرخصی تشویقی برخوردار شوید!
به محض تمام شدن سخنان مشوقانه و تحسین برانگیز مدیر، کارکنان که به وجد آمده بودند شروع کردند به دست زدن و ابراز سپاسگزاری از مدیر!
او گفت: چون کارکنان حاضرند برای سازمان دست به هر کاری بزنند و چون کارکنان خانواده خود را دوست دارند و درمورد هزینه های افراد خانواده هیچ گله و شکایتی ندارند و بدون هیچ گونه چشمداشتی پس از خاتمه ساعت کار در اداره می مانند من برای نجات جان آنان طناب را رها خواهم کرد او گفت به مدیر امور مالی که در جمع ماست به عنوان اخرین دستور می گویم برای این فداکاری های بزرگ به تک تک شما در پایان ماه شش ماه حقوق با مزایای کامل به عنوان پاداش پرداخت کند همچنین به عنوان آخرین دستور به مدیر کارگزینی که در جمع ماست می گویم بعد از دریافت پاداش تک تک شما می توانید از ۱۵ روز مرخصی تشویقی برخوردار شوید!
به محض تمام شدن سخنان مشوقانه و تحسین برانگیز مدیر، کارکنان که به وجد آمده بودند شروع کردند به دست زدن و ابراز سپاسگزاری از مدیر!
۹۱/۰۱/۲۰