شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۸:۳۷ ق.ظ
مدیریت کارکنان راحت طلب
یکى از نشانههاى اصلى این افراد، این است که درصدد متقاعدکردن شما برمى آیند که شغلى کمتر از حد توانایى و ظرفتیشان به آنها بدهید. امااغلب اینان ضرر مىکنند، زیرا در مشاغلى که خودشان مىخواهند، به کار گرفته نمىشوند. بنابراین چنین افرادى از ذکر شایستگىهاى خود در تقاضانامه ى کارى پرهیز مىکنند. مثلا پرستارى، که مایل نیست در شغل پرستارى که طى کرده است، خوددارى مىکند و در عوض به آن دسته از شایستگىهاى خود، که مناسب شغل دفترى است،
بقیه در ادامه مطلب
اشاره مىکند. یا معلمى، که تحمل بچههاى شیطان و کنجکاو درمحیط مدرسه وکلاس درس را ندارد، از ذکر شایستگىهاى معلمى خود پرهیز مىکند . بنابراین، تجربه ى کارى قبلى در تقاضانامه، به طور واقعى بیان نمىشود و مثلا معلمى که تمایل به کار در امور دفترى دارد ، بجاى اینکه تجربهى شغل معلمى رادرتقاضانامهى شغلى خود مورد اشاره قراردهد، صرفا خود را به عنوان عضو کادر دفترى مدرسه معرفى مىکند.از آنجائیکه شما به عنوان مدیر ، علاقهمند به مدیریت برافراد هستیدنمى توانید متقاضیانى با این نوع شخصیت را مورد تجزیه و تحلیل قراردهید ، اما گاهى نبایداین افراد را دست کم گرفت ، زیرا شاید آنقدرهاهم بى عرضه نباشند. آنها کار را از زاویه دیگرى ، متفاوت از نقطه نظر شما مىبینند.این نوع وضعیتها شاید درست مانند وضعیت دندانپزشک راحت طلب 45 سالهیى است که دیگر نمىخواهد بقیه عمر خود را با نگاه کردن به دهان مردم و پر کردن دندانهاى فاسد آنها بگذراند.
اما انسانهاى زیادى درمشاغل نامناسبى مشغول کار هستند و باید آنها را تشویق کرد که جرات تغییر وضعیت خود را پیدا کنند. انسانها معمولا در برابر تغییر مقاومت مىکنند بنابراین مقاومت در برابر تغییر از یک سو و لزوم تغییر از سوى دیگر منجر به تضادى درونى مىشود. این حالت را روانشناسان"خوددارى " ( یا بهتر بگوییم تضاد خوددارى) مىنامند زیرا در این حالت ، فرد برسر یک دو راهى قرارگرفته که هیچ یک از آنها برایش کاملا خوشایند نیست .
معمولا افراد راحت طلب در تلاش یافتن راهى مناسب براى جلوگیرى از ایجاد دو راهى فوق الذکر هستند. لذا اینان مشاغلى را انتخاب مىکنند که ممکن است موقتى باشد زیرا در پى موقعیتى هستند که بتوانند خود را مجددا مورد ارزیابى قرار دهند.این افراد غالبا دنبال شغلى هستند که آنها را از جستجوى خود - براى موقعیت دلخواه - منحرف نکند. یعنى شغلى راحت و بى دردسر برمى گزینند تا فرصت تفکر و جستجو را داشته باشند (البته در اینجا صحبت از افرادى است که تخصص لازم را دارند، اما حال و حوصله کارکردن را در خود نمىبینند. آن گروهى که مدرک بالاى تحصیلى دارند اما فاقد تخصص لازم و فاقد حال و حوصله هستند حکایت دیگرى دارند.) اغلب این افراد متخصص بى حال و حوصله ، در پى مشاغل کم زحمت هستند تا فرصت خیال پردازیهاى خود را نیز داشته باشند. بنابراین توجه داشته باشید: مشاغل خاصى هستند که بدون شک پس از مدت کوتاهى شما را از کار دلسرد مىکنند،اما کارکنانى هم هستند که از انجام همان کار لذت مىبرند ، پس مسئله اصلى در اینجا تناسب فرد باشغل است .
۹۱/۰۲/۰۹