بایگانی فروردين ۱۳۹۱ :: خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

ما خیمه نشینان غم فاطمه ایم

خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

ما خیمه نشینان غم فاطمه ایم

۳۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۱ ثبت شده است

سه شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۱، ۱۰:۰۴ ق.ظ

قهوه بهانه ای برای راه اندازی اولین وب کم دنیا

قهوه بهانه راه‌اندازی اولین وب‌کم دنیا

یک پزشک – بیشتر اوقات دانستن اولین‌ها، برای هر کسی می‌تواند جالب باشد. آیا می‌دانید نخستین وب‌کم کجا، کی و توسط چه کسانی ساخته شد؟

شور و اشتیاق، برای نوشیدن قهوه انگیزه‌ای برای ساخته شدن نخستین وب‌کم دنیا شد! در اواخر سال ۱۹۹۱، ۱۵ پژوهشگر در آزمایشگاه کامپیوتر دانشگاه کمبریج در انگلستان مشغول کار بودند. آن‌ها فقط یک قوری قهوه داشتند که در یکی از اتاق‌ها بود، گنجایش قهوه‌ساز آن‌قدر نبود که در هر نوبت، بتواند فنجان‌های همه آن‌ها را پر کند و به علاوه آن‌ها حال و حوصله نداشتند که برای مطلع شدن از وضعیت قوری دو سه طبقه بالا و پایین بروند و دست‌خالی برگردند.

بقیه در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۰۴
فطرس صبا
سه شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۱، ۱۰:۰۲ ق.ظ

]چای بهتر است یا قهوه ؟

طرفدار چای هستید یا دوست‌دار قهوه؟

جهت مطالعه نمودار و جدول مقایسه تطبیقی این دو نوشیدنی دلچسب به ادامه مطلب مراجعه کنید

قهوه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۰۲
فطرس صبا
سه شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۱، ۰۸:۴۶ ق.ظ

اخلاق مدیریتی آقا مهدی باکری(رسوم مدیریتی شهدا)

مهدی نورمحمدزاده - تبریز
«ساعتی از وقت ناهار گذشته بود که آقا مهدی باکری وارد چادر تدارکات شد.غذای همه گردانها را بار تویوتاها کرده و فرستاده بودیم جلو.با اصرار آقا مهدی را برای ناهار نگه داشتیم.بچه های تدارکات خوشحال از حضور آقا مهدی سفره انداختند و غذا آوردند.آقا مهدی هم سر سفره آمد.یکی از فرماندهان بی سیم زد و گفت ماشین غذایشان هنوز نرسیده! آقا مهدی قضیه را پیگیر شد.معلوم شد که ماشین غذا توی راه خراب شده و به خاطر تعمیرش ناچار تاخیر کرده اند.حواسم به آقا مهدی بود.لب به غذا نزد.نشست و منتظر شد تا بالاخره بی سیم زدند که ماشین غذا رسید.وقتی مطمئن شد نیروهایش غذا گرفتند سر سفره آمد و مشغول غذا خوردن شد!»

شادی روحش صلوات
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۱ ، ۰۸:۴۶
فطرس صبا
دوشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۱، ۱۰:۰۰ ق.ظ

« پاک کردن ذهن »

شما با لباس‌های بیرون به رختخواب نمی‌روید، اما برخی از مردم با ذهنی پُر از غم به خواب می‌روند و بعد شکایت می‌کنند که خوب نخوابیده و روز بعد خسته هستند.
خیاطی می‌گفت:‌ «اگر شب‌ها جیب‌های لباس‌ها را خالی کنید، لباس‌ها زیباتر به نظر می‌رسد و بیشتر عمر خواهند کرد.»

بنابراین، من قبل از خواب، اشیایی مانند خودکار، پول خُرد و دستمال را از جیبم در می‌آورم و آن‌ها را مرتب روی میز می‌گذارم.چیزهای زایدی مثل خرده کاغذ و ... را به درون سطل زباله می‌ریزم. با این کار، احساس می‌کنم که همه چیز تمام شده و بار آن‌ها را از ذهنم خارج گردیده است.

یک شب، وقتی که مشغول این کار بودم به نظرم رسید که ممکن است خالی کردن ذهن نیز مانند خالی کردن جیب باشد. همه‌ی ما در طی روز، مجموعه‌ای از آزردگی، پشیمانی، نفرت و اضطراب را جمع آوری می‌کنیم. اگر اجازه دهیم که این افکار انباشته شوند، ذهن را سنگین می‌کنند و عامل مختل کننده در آگاهی می‌شوند.

سپس تصور کردم که این زباله‌های ذهن در زباله‌دانی خیال می‌ریزند. این کار، باعث احساس آرامش و رها شدن از باورهای ذهنی می‌شود و خواب را آسان‌تر می‌کند. ذهن که بدین ترتیب از عوامل انرژی خوار پاک شده است، می‌تواند با استراحت کردن قوایش را تجدید کند.


فاصله ما تا خوشبختی به اندازه‌ی فاصله ما تا خودمان است.

همه‌ی تغییرات از شما آغاز می‌شو
د

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۰۰
فطرس صبا
يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۱، ۰۸:۱۰ ب.ظ

ایران - ژاپن

 

ایران ژاپن

نظرت چیه؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۱ ، ۲۰:۱۰
فطرس صبا
يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۱، ۰۴:۳۵ ب.ظ

سپاسگزاری از مدیر!

مدیر و 10 نفر از کارکنانش از طناب بالگردی که در صدد نجات آنها بود، آویزان بودند. طناب آنقدر محکم نبود که بتواند وزن هر یازده نفر را تحمل کند. کمک خلبان با بلندگوی دستی از آنها خواست که یک نفرشان داوطلب شود و طناب را رها کند. البته، داوطلب شدن همانا و سقوط به ته دره همان و به ظاهر کسی حاضر نبود داوطلب شود. دراین هنگام، مدیر گفت که حاضر است طناب را رها کند ولی دلش می خواهد برای آخرین بار برای کارکنان سخنرانی کند /

او گفت: چون کارکنان حاضرند برای سازمان دست به هر کاری بزنند و چون کارکنان خانواده خود را دوست دارند و درمورد هزینه های افراد خانواده هیچ گله و شکایتی ندارند و بدون هیچ گونه چشمداشتی پس از خاتمه ساعت کار در اداره می مانند من برای نجات جان آنان طناب را رها خواهم کرد او گفت به مدیر امور مالی که در جمع ماست به عنوان اخرین دستور می گویم برای این فداکاری های بزرگ به تک تک شما در پایان ماه شش ماه حقوق با مزایای کامل به عنوان پاداش پرداخت  کند همچنین به عنوان آخرین دستور به مدیر کارگزینی که در جمع ماست می گویم بعد از دریافت پاداش تک تک شما می توانید از ۱۵ روز مرخصی تشویقی برخوردار شوید!


به محض تمام شدن سخنان مشوقانه و تحسین برانگیز مدیر، کارکنان که به وجد آمده بودند شروع کردند به دست زدن و ابراز سپاسگزاری از مدیر!
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۱ ، ۱۶:۳۵
فطرس صبا
يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۱، ۰۱:۵۴ ق.ظ

به یاد سید شهیدان اهل قلم

 

بیستم فروردین سالروز شهادت

سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی

 

شهید آوبنی سید شهیدان اهل قلم

هر که می خواهد حال ما را بداند، داستان کربلا را بخواند.

شهید سید مرتضی آوینی

شهید آوینی

یادش گرامی

شادی روح تمامی شهدا صلوات

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۱ ، ۰۱:۵۴
فطرس صبا
شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۱، ۱۱:۵۸ ق.ظ

یک داستان از مدیران....

مردی که سوار بر بالن بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمی دارد ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید: ببخشید آقا من قرار مهمی دارم ممکنه بگویید کجا هستم تاببینم به موقع به قرارم میرسم یا نه؟ مرد روی زمین گفت حدوداا"6 متری طول جغرافیایی 87درجه شرقی وعرض جغرافیایی 37درجه هستید. مرد بالن سوار گفت شما مهندسید گفت بله از کجا فهمیدید گفت اگر چه اطلاعات دقیقی به من دادید ولی من هنوز نمیدانم کجا هستم مرد روی زمین گفت شما باید مدیر باشید گفت بله شما از کجا فهمیدید گفت چون شما نمیدانید کجا هستید به کجا میخواهید بروید.قولی داده اید و نمیدانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۵۸
فطرس صبا
شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۱، ۱۱:۵۶ ق.ظ

آنگاه که ......

آنگاه که غرور کسی راله میکنی آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی انگاه که بنده ای را نادیده می گیری آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خردشدن غرورش را نشنوی آنگاه که می گویی خدا شاهد است و بنده خدا را نادیده می انگاری ......
میخواهم بدانم دستانت را به سوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خودت دعا کنی؟؟؟؟

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۵۶
فطرس صبا
شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۱، ۱۱:۵۴ ق.ظ

یادمان باشد (1)

یادمان باشد همیشه میشود آدمی  که خوابیده بیدار کرد ...اما هرگز نمی توان آدمی که خود را به خواب زده ازخواب بیدار کرد....
یادمان باشد دلی که از بی کسی غمگین است  هر کسی را می تواند تحمل کند...
یادمان باشد  وقتی خدا  به تو بیشترسخت می گیرد تا فریادت را بلند کنی حتما برایت هدیه ای بزرگتر آماده کرده............
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۵۴
فطرس صبا