بایگانی ارديبهشت ۱۳۹۱ :: خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

ما خیمه نشینان غم فاطمه ایم

خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

ما خیمه نشینان غم فاطمه ایم

۵۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۱ ثبت شده است

سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۹:۰۴ ق.ظ

روز معلم مبارک

کارت پستال های زیبا به مناسبت روز معلم

دیروز میگفتم :

مشقهایم را خط بزن … مرا مزن

روی تخته خط بکش … گوشم را مکش

مهر را در دلم جاری بکن … جریمه مکن

هر چه تکلیف میخواهی بگیر … امتحان سخت مگیر

اما کنون ..

مرا بزن … گوشم را بکش .. جریمه بکن .. امتحان سخت بگیر
مرا یک لحظه به دوران خوب مدرسه باز گردان

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۹:۰۴
فطرس صبا

گذشت از لغزش زیردستان


 

در سیره امام سجاد(علیه السلام) آمده است که غلامش مرتکب خطایی شد و آن اشتباه به مرگ یکی از فرزندان آن حشرت منجر گردید. حضرت به جای آن که او را کیفر دهد، او را در راه خدا آزاد کرد. ماجرا این بود که تعدادی مهمان در خانه امام سجاد(علیه السلام) حضور داشتند. خادم آن حضرت عجله و بی احتیاطی کرد و ظرف غذایی که در تنور بود، بر سر کودک امام ریخت و آن بچه در اثر سوختگی از دنیا رفت. غلام مضطرب و نگران شد. امام به او فرمود: «انت حر فانک لم تعتمده؛(11) تو آزاد هستی، زیرا تو تقصیری نداشتی و عمدی در کار نبوده است». هم چنین نقل شده است که خادم علی به الحسین(علیه السلام) گناهی مرتکب شد که باید مجازات می شد. امام تازیانه را برداشت تا او را کیفر کند، امام به فرمود: «قل للذین آمنوا یغفروا للذین لایرجون ایام الله؛ بگو برای کسانی که ایمان آورده اند، کسانی را که امید به رحمت خدا ندارند ببخشند. غلام عرض کرد: من چنین نیستم، بلکه به رحمت خدا امیدوار و از خوف او هراسانم. آن گاه حضرت تازیانه را انداخت و فرمود: «انت عتیق؛(12) تو آزاد هستی».
هم چنین نقل شده است که امام سجاد(علیه السلام) در یک روز، دو مرتبه خدمتکارش را صدا زد و وی پاسخ نداد. برای بار سوم که او را خواست، پاسخ داد، امام فرمود: فرزندم! آیا صدای مرا نشنیدی؟ گفت: بله، شنیدم. فرمود : چرا جواب ندادی؟ گفت: چون از خشم و غضب شما ایمن هستم. فرمود: سپاس خدایی را که خدمتگزارم را از من ایمن ساخته است.(13)
امام علی(علیه السلام) در یک روز، غلامی را چندین را صدا زد، ولی او پاسخ نداد. از خانه خارج شد، غلام را دید که پشت در ایستاده است. فرمود: چرا پاسخ مرا ندادی؟ عرض کرد: اول این که حال و حوصله نداشتم و دوم این که از عکس العمل شما در امان بودم. امام فرمود: «الحمدالله الذی جعلنی ممن یامنه خلقه امض فانت حرلوجه الله؛(14) سپاس خدا را که مخلوق خویش را از من ایمن گردانیده است. برو؛ به خاطر خدا رهایت کردم».
خادمی از خادمان امام حسن مجتبی(علیه السلام) کاری انجام داد که باید مجازات می شد. امام دستور داد که او را کیفر دهند. خادم عرض کرد: مولای من! آنها که مردم را مورد عفو قرار می دهند. حضرت فرمود: از تو گذشتم. آن گاه خادم گفت: یا مولای من! خداوند نیکوکاران را دوست دارد. حضرت در پاسخ فرمود: «انت حرلوجه الله و لک ضعف ما کنت اعطیک؛(15) تو را در راه خدا آزاد کردم و برای توست دو برابر آن چه دادم».
هم چنین روایت شده است که امام حسن مجتبی(علیه السلام) گوسفند زیبایی در خانه نگه داری می کرد. روزی دید که پای گوسفند، شکسته است. به غلامش فرمود: چه کسی پای گوسفند را شکسته است؟ گفت: من شکستم. امام فرمود: چرا این کار را کردی؟ گفت: می خواستم شمارا ناراحت کنم. امام(علیه السلام) لبخندی زد و فرمود: «لأفرحنک انت حر لوجه الله؛(16) من هم در عوض تو را خوشحال می کنم؛ تو در راه خدا آزاد هستی».
سفیان ثوری، یکی از شاگردان امام صادق(علیه السلام) می گوید: روزی نزد آن حضرت رفتم و دیدم که رنگ چهره شان دگرگون است؛ سبب را پرسیدم. فرمود: من اهل خانه را از این که بالای بام بروند، منع کرده بودم. امروز که وارد منزل شدم، دیدم یکی از کنیزان که مسئول تربیت فرزندم می باشد، با آن کودک از نردبان بالا رفته است. او تا مرا دید. یکه خورد و کودک از دست او رها شد و بر زمین افتاد و از دنیا رفت. من برای مرگ کودک برافروخته نیستم، بلکه از این ناراحتم که چرا این کنیز از من وحشت کرده است! آن گاه امام(علیه السلام) رو به کنیز کرد و دوبار فرمود:«بر تو عیبی نیست؛ تو را آزاد کردم»!(
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۲۴
فطرس صبا
دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۲:۱۵ ب.ظ

چرخ فلک

چرخ و فلک

 

همستر

لطفا برداشت خودتون رو بگید

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۲:۱۵
فطرس صبا
دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۸:۳۸ ق.ظ

نحوه برخورد با مشکلات شخصی کارکنان




بعضى از کارکنان از نوعى مشکلات شخصى رنج مى‏برندکه مانع حضور به موقع و عملکرد خوب آنهامى شود. اگر بگوئید اعتیاد یا گرفتارى‏هاى جدىخانوادگى بر مسئولیت‏هاى مدیریتى شما تاثیر نمى‏گذاردکاملا ساده اندیشانه برخورد کرده‏اید .
صرفا بدلیل اینکه مدیر هستید نمى‏توان گفت که به کلیه ابزار لازم براى رسیدگى به تمامى مشکلات موجود بر سر راهتان مجهز هستید. بسیارى از سازمانهاى داراى مدیران فهیم و هوشیار به این حقیقت پى برده‏اند و اقدام به اجراى برنامه‏هاى مساعدت به کارکنان کرده‏اند. معمولا این برنامه‏ها از سوى جامعه مورد حمایت قرار مى‏گیرند. در این گونه برنامه ‏ها اغلب منابع حرفه‏اى و تخصصى در دسترس است و کلیه‏ى خدمات موجود در جامعه از طریق آنها ارائه میشود. این فکر ساده لوحانه است که شما به عنوان مدیر ظرفیت و منابع لازم براى حل کلیه مسائل و مشکلات را در اختیار دارید. اگرتلاش کنیم که.وضعیتى یا مشکلى را وراى شایستگى حرفه‏یى و تخصصى خود مورد رسیدگى قرار دهید به احتمال زیاد اوضاع را وخیم‏تر خواهید کرد.
به عنوان مثال مدیران بى تجربه سالهاست که درحل مسئله ى اعتیاد زیردستان (به الکل یا مواد مخدر) با شکست روبرو شده ‏اند. وظیفه و مسئولیت شما به عنوان مدیر نظارت بر این مسئله است که آیا کار ، در حیطه‏ى مدیریت شما ، سالم و صحیح انجام مى‏شود یا خیر ؟ در حالیکه اعتیاد کارمند با انجام این هدف منافات داردو اگر چه نجات یک انسان بعنوان هدفى قانونى و شرعى محسوب مى‏شود اما این کار شما در اغلب اوقات همانند شنادر نقطه‏یى نامعلوم در دریا است! در اینگونه موارد احتمالا لازم است که با کارمند مسئله دار خود مستقیما مواجه شوید اما باید قبل از هرچیز هدف کلى خود را توصیف کنید. هدف شماعبارت از رفع یک مشکل کارى است پس ضرورى است بر این نکته اصرار ورزید که کارمند مشکل آفرین به حل مشکل خود بپردازد؛ و در این میان میتوانید اورا به سوى واحد مساعدت به کارکنان ، راهنمایى کنید.
باید این نکته را کاملا مشخص کنید که اگر کارمند مورد نظر اقدام به رفع مشکل خود نکند از کار اخراج خواهد شد. مراقب باشید که این نکته را ظالمانه و با بى تفاوتى بیان نکنید اما در عین حال اطمینان حاصل کنید که قاطعانه بیان شودتا جاى هیچگونه شک و شبهه‏ ایى باقى نماند.
افرادى که به دام الکل یا مواد مخدر گرفتار شده‏اند، میتوانند بهترین هنرپیشگان روى زمین باشند. پس اگر مراقب ومحتاط نباشید اینگونه افراد با گریه و زارى ، تظاهر ، حیله و نیرنگ حتى پیراهنتان را از تن شما بیرون میآورند.باید به شنیدن حرفهاى آنها علاقه نشان دهید، اما نه تا آن حد که کارکنان مشکل دار به جاى کار کردن ، وقت زیادى را در اتاق شما به صحبت کردن تلف کنند. میتوان در زمان صرف چاى یا ناهار به صحبت‏هاى آنان گوش داد. با طرح مسئله اعتیادبه
الکل یا مواد مخدر منظور این نبوده است که بگوییم این دو مسئله تنها مسائل شخصى کارکنان هستند که شما با آن مواجه میشوید. دیر یا زود در حیطه ى مدیریت خود، هرنوع مشکل ممکن و قابل تصور و حتى غیر قابل تصور را خواهید دید.کارکنان براى خود زندگى تمام عیارى دارند و مشکلاتى باهمسر،فرزندان،والدین، بستگان،همکاران،اعتقادات،رژیم غذایى،عقده‏هاى مختلف و . . . حتى خودشان دارند.

قانون کلی

قانون کلى براى مواجهه با ناتوانى‏هاى انسانى که همیشه به نجات شما خواهد آمد این است که هرگز قضاوت نکنید.
مشکلات کارى را حل وفصل کنید و کارکنان را براى حل مشکلات شخصى و خانوادگى شان به جاهاى مناسب و ذیربط راهنمایى کنید. در برخى موارد میتوانید از آنها بخواهید که مشکل خود را سریعا حل کنند؛ زیرا عدم حل مشکل باعث خدشه آوردن به محیط کار خواهد شد. بازهم تکرار میکنیم که قضاوت نکنید تا زندگى ارزش زیستن را داشته باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۳۸
فطرس صبا

مدارا با زیردستان


 

رفتار معصومین(علیهم السلام) با زیردستان، همواره با مهر و محبت و عفو و بخشش بوده است. برخورد محبت آمیز، چشم پوشی از لغزش و مدارا با خدمتکاران، در سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) فراوان مشاهده می شود. هر جا برخورد آنان با زیردستان را مطالعه کنیم، با بزرگ منشی و مدارای ایشان مواجه می شویم، با این که در عصر معصومین(علیهم السلام) با حقارت به غلامان و کنیزان نگاه می شد و حقوقی برایش قایل نبودند، اما پیامبر(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) تفاوتی میان بردگان و مردم دیگر قائل نبودند. آنان همان احترامی که به افراد عادی داشتند، با زیردستان نیز از خود نشان می دادند. معصومین(علیهم السلام)، بسیاری از بردگان و کنیزان را با درآمد شخصی خود، در راه خدا آزاد می نمودند.
در سیره امام علی(علیه السلام) آمده است که آن حضرت، هزار بنده را با مزد کارش آزاد کرد.(8) ابی اسامه، زید شحام از امام صادق(علیه السلام) نیز روایت کرده است که فرمود: «ان امیرالمومنین(علیهم السلام) اعتق الف مملوک من کد یده؛(9) امیرالمومنین علی(علیه السلام) هزار بنده را از دست رنج خودش در راه خدا آزاد کرد». سمندی از ابی عبدالله(علیهم السلام) نقل کرده است که فرمود: «کان امیرالمومنین(علیهم السلام) یضرب بالمر ویستخرج الارضین و انه اعتق الف مملوک من کد یده؛(10) علی(علیه السلام) بیل می زد و در زمین کار می کرد و هزار برده را با دست رنج خویش آزاد کرد».
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۹:۲۲
فطرس صبا
شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۰:۵۵ ب.ظ

حضرت ماه

 

 

 

 

سلام

امشب بهمراه برخی دوستان عازم دیدار رهبر عزیز هستیم

این پوستر رو به همین مناسبت گذاشتم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۵۵
فطرس صبا
شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۸:۲۴ ب.ظ

یادم باشد

یادم باشدکه زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند.
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند، نه آنگونه که می خواهم باشند.
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرابا خود آشتی دهد.
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم چراکه شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۰:۲۴
فطرس صبا
شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۸:۳۷ ق.ظ

مدیریت کارکنان راحت طلب



افراد راحت طلب کسانى هستند که داراى مدرک یا تخصص بالاهستند،اما حال و حوصله ى کارکردن را ندارند. تعداد این دسته از کارکنان زیاد است، اما تقریباهیچکدامشان به این مساله اعتراف نمى‏کنند.
یکى از نشانه‏هاى اصلى این افراد، این است که درصدد متقاعدکردن شما برمى آیند که شغلى کمتر از حد توانایى و ظرفتیشان به آنها بدهید. امااغلب اینان ضرر مى‏کنند، زیرا در مشاغلى که خودشان مى‏خواهند، به کار گرفته نمى‏شوند. بنابراین چنین افرادى از ذکر شایستگى‏هاى خود در تقاضانامه ى کارى پرهیز مى‏کنند. مثلا پرستارى، که مایل نیست در شغل پرستارى که طى کرده است، خوددارى مى‏کند و در عوض به آن دسته از شایستگى‏هاى خود، که مناسب شغل دفترى است،

 

بقیه در ادامه مطلب 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۳۷
فطرس صبا
جمعه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۲:۱۹ ب.ظ

در مقابل مشکلات

دختری از سختی های زندگی به پدرش گله می کرد. از مبارزه خسته بود. نمی دانست چه کند. بلافاصله پس از اینکه یک مشکل را حل شده می دید مشکل دیگری سر راهش آشکار می شد و قصد داشت خود را تسلیم زندگی کند. پدر که آشپز ماهری بود او را به آشپزخانه برد. سه قابلمه را پر از اب کرد و آنها را جوشاند. سپس در اولی تعدادی هویج، در دومی تعدادی تخم مرغ و در دیگری مقداری قهوه قرار داد و بدون اینکه حرفی بزند چند دقیقه منتظر ماند.

دختر هم متعجب و بی صبرانه منتظر بود. تقریبا پس از ۲۰ دقیقه، پدر اجاق گاز را خاموش کرد، هویج ها و تخم مرغها را در کاسه گذاشت و قهوه را در فنجانی ریخت.
سپس رو به دختر کرد و پرسید: “عزیزم چه میبینی؟” دختر هم در پاسخ گفت: “هویج تخم مرغ و قهوه.”

پدر از دختر خواست هر کدام از آنها را لمس کند. هویجها نرم و لطیف بودند و تخم مرغها پس از شکستن و پوست کندن سخت شده بودند. در آخر پدر از او خواست قهوه را ببوید. دختر دلیل این کار را سوال کرد و پاسخ شنید: “دخترم هر کدام از آنها در شرایط ناگوار یکسانی در آب جوش قرار گرفتند ولی از خود رفتارهای متفاوتی بروز دادند.

هویج های سخت و محکم، ضعیف و نرم شدند. پوسته های نازک و مایع درون تخم مرغها سخت شدند ولی دانه های قهوه توانستند ماهیت آب را تغییر دهند.” سپس پدر از دخترش پرسید: “حالا تو دخترم وقتی در زندگی با مشکلی رو به رو می شوی مثل کدام یک رفتار می کنی؟ هویج، تخم مرغ یا قهوه؟
 
(نظرات شما باعث هرچه بهتر شدن مطالب خواهد شد با تشکر)
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۲:۱۹
فطرس صبا
جمعه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۲:۱۷ ب.ظ

پرواز شاهین

پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی‌داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است.

 

بقیه در ادامه مطلب

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۲:۱۷
فطرس صبا