خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

ما خیمه نشینان غم فاطمه ایم

خیمه گاه عاشقان حضرت ماه

ما خیمه نشینان غم فاطمه ایم


9- گشاده رویی
یکی از ارزشهای اخلاقی در نظام اسلامی، این است که مدیر اسلامی با خوشرویی با مردم برخورد نماید و بخاطر کاری که برای آنها انجام می دهد بر آنها منتی نداشته باشد. طبیعی است که مدیر یک سازمان در هر شرایطی قادر به حل کلیه مشکلات مراجعین نیست ولی می تواند با گشاده رویی با آنان روبرو شود و به سخنانشان توجه کند تا بدین وسیله از آلام و دردهای آنان بکاهد و خوشی از خود به یادگار گذارد. امیرالمومنین علی (علیه السّلام) به مالک می فرمایند: «برای رعیت بالت را فرود آور و پهلویت را برایشان هموار دار و با آنان گشاده رو باش.»


10- امانت داری
مسند مدیریت، امانتی است که به کارگزار سپرده می شود و او باید به نحو احسن از آن نگهداری کند و آن را بعد از خود به اهلش بسپارد. امام علی (علیه السّلام) در نامه ای که به فرماندار خود در آذربایجان به نام اشعث بن قیس می نویسند، می فرمایند: «پست و مقامی که به دست تو افتاده برای تو طعمه نیست بلکه امانتی در گردن تو است و خواسته اند که تو نگهبان باشی برای کسی که از تو بالاتر است.…»


11- ساده زیستی
یکی از مواردی که اسلام همواره به آن سفارش فرموده است، ساده زیستی مدیران جامعه است. امام علی (علیه السّلام) نیز مدیران اسلامی را به ساده زیستی توصیه می فرمایند: «خداوند بر پیشوایان دادگر واجب نمود خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا فقیر را به هیجان و طغیان در نیاورد.»


12- خدمت عاشقانه و توجه به محرومین
پس از پذیرش هر مسئولیتی مدیر باید تمام حسابگری های نفسانی را به کناری نهد و با تمام وجود خود را وقف انجام وظیفه نماید و بر خلاف کسانی که تصور می کنند، مدیریت یعنی دست از کار کشیدن و تنها نظاره گر بودن، و لذا آن را مقدمه تن پروری و راحت طلبی می پندارند، مدیر اسلامی باید در راه انجام مسئولیت خطیری که بر عهده گرفته همه هستی اش را در طبق اخلاص بگذارد. مدیر اسلامی باید بیشتر عشق و محبت خویش را متوجه مردم و محرومینی نماید که بدون هیچ توقعی بار مشکلات جامعه را به دوش می کشند و پایه های نظام اسلامی برا دوش آنان استوار است و در هنگام هجوم دشمنان ایثارگرانه جان خود را نثار می کنند. امام علی (علیه السّلام) در فرمان خویش به مالک اشتر می فرمایند: «مهر و محبت و احسان به رعیت را در دل بپرور، (تو که در لباس چوپانی) برای آنها درنده شکاری نباش که خوردن آنها را غنیمت دانی، آنها دو گروه بیش نیستند: یا با تو برادرند در دین یا در خلقت با تو برابرند.»
و باز در جایی دیگر می فرمایند: «اگر مدیر نیت پاک داشته و مردم از او آسوده خاطر باشند، تمامی اوقات روزش برای خدا صرف می شود و عبادت به شمار می آید.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۰ ، ۰۵:۵۹
فطرس صبا
سه شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۰، ۰۱:۰۰ ق.ظ

یادمان باشد (1)

یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود ، خودش سایه ای ندارد .
یادمان باشد که : هرروز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را .
یادمان باشد که : زخم  نیست آنچه درد می آورد ، عفونت است .
یادمان باشد که :در حرکت همیشه افق های تازه هست .
یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران ! تعریف کنم .
یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند .
یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند ، یادمان باشد که دلی نو بخرم .
یادمان باشد که : فرار راه به دخمه ای می برد برای پنهان شدن نه آزادی .
یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند .
یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۰ ، ۰۱:۰۰
فطرس صبا
دوشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۰، ۰۹:۳۰ ق.ظ

مطالعه تطبیقی بازاریابی و خواستگاری

در یکی از کلاس های دانشگاه استنفورد، استاد در حال شرح دادن مفهوم بازاریابی به دانشجویان خود بود...

 1) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، به این میگن بازاریابی مستقیم

 2) شما در یک مهمانی به همراه دوستانتون، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله یکی از دوستاتون میره پیش دختره ،به شما اشاره می کنه و می گه : " اون پسر ثروتمندیه ، باهاش ازدواج کن" ، به این می گن تبلیغات

3) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و شماره تلفنش رو می گیرین ، فردا باهاش تماس می گیرین و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، به این میگن بازاریابی تلفنی

 4) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله کراواتتون رو مرتب می کنین و میرین پیشش ، اون رو به یک نوشیدنی دعوت می کنیین ، وقتی کیفش می افته براش از روی زمین بلند می کنین ، در آخر هم براش درب ماشین رو باز می کنین و اون رو به یک سواری کوتاه دعوت می کنین و میگین : " در هر حال ،من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج می کنی؟ " ، به این میگن روابط عمومی

 5) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین که داره به سمت شما میاد و میگه : "شما پسر ثروتمندی هستی ، با من ازدواج می کنی؟" ، به این می گن شناسایی علامت تجاری شما توسط مشتری

 6) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، بلافاصله اون هم یک سیلی جانانه نثار شما می کنه ، به این میگن پس زدگی توسط مشتری

 7) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" و اون بلافاصله شما رو به همسرش معرفی می کنه ، به این می گن شکاف بین عرضه و تقاضا

 8) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، ولی قبل از این که حرفی بزنین ، شخص دیگه ای پیدا می شه و به دختره میگه : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" به این میگن از بین رفتن سهم توسط رقبا

 9) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، ولی قبل از این که بگین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، همسرتون پیداش میشه ، به این میگن منع ورود به بازار

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۰ ، ۰۹:۳۰
فطرس صبا


6- دوری از دنیاپرستی و طمع
یک مدیر اسلامی باید مراقبت کند تا مال و مقام او را شیفته دنیا نسازد و او را از توجه به آینده و روز مرگ باز دارد و باعث انحراف و تباهی وی گردد. امام علی (علیه السّلام) در مورد دنیاپرستی می فرمایند: «محبت دنیا عقل را فاسد می کند و گوش را از شنیدن مطالب حکیمانه ناشنوا می سازد.»
و از سخنان گهربار آن امام علی (علیه السّلام) در مورد طمع همین بس که حضرت می فرمایند: «آنکه طمع را شعار خود گرداند خود را کوچک نمایاند.»


7- صبر و شکیبایی
اهمیت صبر در مدیریت زمانی روشن می گردد که بدانیم صبر واسطه اصلی در تحقق اهداف، به ویژه در رسیدن به هدفهای بزرگ است و این سنت قطعی الهی است که بدون آن پیامبران هم نمی توانند اهداف مدیریتی خود را محقق سازند. پس یک مدیر اسلامی برای موفقیت در اهدافش بیش از هر چیز باید به زیور صبور آراسته باشد. امام علی (علیه السّلام) در اهمیت صبر و شکیبایی در کارها می فرمایند:« نقش صبر در کارها همچون نقش سر در بدن است. همان طور که با جدا شدن سر از بدن، بدن فاسد می شود وقتی صبر را از کارها جدا کنیم کارها تباه می شود.»
و در جایی دیگر حضرت می فرمایند: «شکیبا، پیروزی را از دست نمی دهد هر چند زمان درازی چشم به راه بماند.»


8- تواضع و حلم
یکی از ابزارهای مدیریت تواضع و حلم است؛ با توجه به اینکه مدیر می خواهد به واسطه انسانها کاری را انجام دهد، باید بتواند در برابر رفتارهای گوناگون آنان واکنش مناسبی داشته باشد و با حلم و تواضع، رفتارها و گفتارهای نامطلوب آنان را (در حد متعارف) تحمل نماید. البته این رفتار زمانی مناسب است که مسایل شخصی مدیر مطرح باشد ولی اگر در ارتباط با وظایف سازمانی و مصالح جمعی باشد، وظیفه مدیر برخورد قاطعانه خواهد بود نه گذشت و بخشایش.
اهمیت حلم و سعه صدر به حدی است که امام علی (علیه السّلام) آن را ابزار کار مدیر می دانند می فرمایند: «ابزار مدیریت، سعه صدر است.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۰ ، ۰۵:۱۷
فطرس صبا
يكشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۰، ۰۴:۵۱ ق.ظ

مادر زن و مادر شوهر

شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن

بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی


شهین خانم پرسید :راستی از دخترت چه خبر؟ دوسالی باید باشه که ازدواج کرده ، از زندگیش راضیه ؟بچه دار شد؟ مهین خانم یه بادی به غبغب انداخت و گفت آره جونم ،این پسره ، شوهرش ، مثل پروانه دور سرش می چرخه ، اون سال اول عروسی که دایم مسافرت بودن ، همه جا رو رفتن دیدن

بقیش رو در ادامه مطلب بخونید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۰ ، ۰۴:۵۱
فطرس صبا

 

سلوک مدیریت از دیدگاه امیرالمومنین علی(ع) بخش دوم

4-پر هیز از غرور و خودپسندی
یکی از بیماری های مهلک مدیریت، گرفتار عجب و خودپسندی شدن و اینکه به محض منصوب شدن به مدیریت، خود را بالاتر از دیگران ببیند و به افراد به دیده حقارت بنگرد و به همین دلیل تماس خود را با مردم قطع کرده و از آنان دوری گزیند.
مدیری که دچار خودپسندی می شود از جستجوی مرحله بهتری برای کار خود و بالا بردن سطح آن باز می ایستد و هم از دیدن و پذیرفتن نوع بهتری از کار مورد نظر باز می ماند و نیروی کمال گرای عقل خویش را فرو می نهد.
حضرت علی (علیه السّلام) در نامه خویش به مالک اشتر می فرمایند: «اگر قدرت و مقامی که به دستت رسیده برایت خودپسندی و عجب آورده و کبریا و عظمتی برای خود پنداشتی، ملک خدای را بالای سرت بنگر، بیندیش که قدرت هایی که تو در حق خود نداری او درباره تو دارد… که خدا هر جباری را ذلیل گرداند و هر گونه فخرفروشی را زبون سازد.»


5- پرهیز از استبداد و دیکتاتوری
خطرناک ترین روحیه ای که مدیر در اثر ابتلاء به خودپسندی و تکبر پیدا می کند روحیه دیکتاتوری و استبداد اوست. در چنین حالتی مدیر همه معیارهای حق و منطق و ملاک عدل و اخلاق را زیا پا می گذارد و برای کسب قدرت بیشتر و اعمال آن به هر عمل نادرست و ظالمانه ای دست می زند.
وظیفه مدیر ایجاد شرایطی است که افراد، داوطلبانه و آگاهانه از دستورات و قوانین پیروی کنند. زیرا انسان در برابر هر گونه ظلم و زور به طور آشکار یا پنهان، مقاومت می کند. زورگویی و استبداد از نشانه های ناتوانی است و به تعبیری آنجا که منطق نباشد، از زور استفاده می شود.
امام علی (علیه السّلام) می فرمایند:« مبادا بگویی، من نیرومندم، امر می کنم و دستوراتم اجرا می شود، زیرا این روش موجب فساد فکر، تضعیف دین و نزدیک شدن به انحراف است.»
امیرالمومنین علی (علیه السّلام) شخص مدیر را به توجه دائم به اینکه او خود زیردست رده های بالاتر از خود است و مدیران بالاتر از او نیز در قلمرو فرمانروایی و حاکمیت الهی قرار دارند، دعوت می کند و به مالک می فرمایند: «پس هر آینه تو بالاتر از آنهایی و ولی امر تو بالاتر از توست و خدا بالاتر از کسی است که تو را به مدیریت و فرماندهی و فرمانروایی گمارده است.»
و باز در جایی دیگر حضرت می فرمایند: «تواضع آدمی را بالا می برد و تکبر انسان را کوچک و پست می کند.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۰ ، ۰۴:۲۵
فطرس صبا
شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۰، ۰۸:۱۱ ق.ظ

اعتقاداتمان را چند می فروشیم؟

مبلغ اسلامی بود . در یکی از مراکز اسلامی لندن.

 عمرش را گذاشته بود روی این کار

 تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد .

می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...

گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آوردو گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟

گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم . وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم

تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۰ ، ۰۸:۱۱
فطرس صبا
شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۰، ۰۵:۲۷ ق.ظ

بی ربط

این عکس رو کاملا بی دلیل گذاشتم لطقا برداشتها و نظراتتون رو در موردش بگین

سیبیل

موفق باشید

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۰ ، ۰۵:۲۷
فطرس صبا

با سلام

به پیشنهاد یکی از دوستان قرارشد که به بررسی مسایل مدیریت از دیدگاه امیرالمومنین بپردازیم

این موضوع در چند قسمت تهیه شده که به مرور ارسالشون میکنم

امیدوارم ما که داعیه شیعه بودن رو داریم نظرات و راهنماییهای ائمه معصومین رو هم در زندگی هامون بکار بگیریم

 

اهمیت مدیریت از دیدگاه امام علی (علیه السّلام): امیر المومنین علی (علیه السّلام) مدیریت را محور و قطب می دانند، تمام مسایل را در جامعه اسلامی بر محور مدیر و مدیریت خلاصه می کنند و می فرمایند: « تدبیر و مدیریت خود سرمایه اندک را افزون می کند، اما مدیریت و تدبیر سوء و ضعیف سرمایه انبوه را نیز نابود و زائل می سازد.»
 امام علی (علیه السّلام) در جای دیگر می فرمایند: «رجعت و سیر قهقرایی چهار علت عمده دارد که مهمترین آن سوء مدیریت است.»
وظایف عام مدیریت اسلامی از دیدگاه امام علی (علیه السّلام)


1- ایمان و تقوا
یک مدیر در درجه نخست باید همانند هر انسان دیگر ایمان و تقوا داشته باشد. مدیر مومن، مطیع فرامین الهی است و می داند که اگر در جریان کارها شرایط سخت و دشواری برایش پیش آید و یا زمینه کارها بسیار آماده باشد و امور به سهولت در برابرش پدیدار گردد، در هر دو حالت روحیه خود را نباخته و خود را در مسیر اجرای فرامین الهی می بیند و با وقار و اطمینان خاطر کار را ادامه می دهد. توصیه امیرالمومنین علی (علیه السّلام) به مالک اشتر در این خصوص شنیدنی است؛ «ای مالک، مالک نفس خویش باش و آن را به دست هوی مسپار، نفس خویش را با ترک خواهش ها بکش و به هنگام سرکشی، عنانش را بکش که نفس پیوسته به بدی فرمان می دهد جز آنکه خدای رحم کند و در اجابت نفس در نارواها بخل بورزد و بدان که همانا بخل ورزیدن نسبت به نفس، مراعات انصاف است در آنچه که برای آن خوشایند یا ناخوشایند است.


2- اعتصام و اعتماد به خدا و نصرت الهی
اعتصام و اعتماد به خدا و نصرت الهی یکی از ابزارهای معنوی است که یک مدیر اسلامی می تواند برای انجام وظیفه خطیر مدیریت از آن استفاده کند تا از انجام کارها خسته و افسرده و مایوس نشود و سختی های بزرگ او را متزلزل نسازد. امام علی (علیه السّلام) در این خصوص می فرماید: «کسی که بر خدا توکل کند، ناهمواری ها و سختی ها بر او هموار و دستیابی به ابزار و امکانات رسیدن به هدف برای او آسان می شود.»


3- رعایت عدالت و انصاف
رعایت و برقراری عدالت یکی از مهمترین وظایف یک مدیر اسلامی است؛ عدالت مبنای همه حرکت های صحیح مدیریت است که در اثر وجود عدالت همه چیز در جای خود قرار می گیرد و هر کس کارش را به درستی انجام می دهد. مراعات بی طرفی بر مدیر واجب است و باید صرفنظر از اینکه یکی از دو طرف دوست صمیمی یا خویشاوند نزدیک اوست و اگر حق را به او ندهد ممکن است از وی رنجیده شود باید به دقت بررسی کند که حق به جانب کدام است. امیرالمومنین علی (علیه السّلام) در خصوص این وظیفه مدیریتی می فرمایند: «کسی که عادل باشد، دستور و حکمش نافذ خواهد بود.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۰ ، ۰۵:۰۴
فطرس صبا
شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۰، ۰۴:۴۲ ق.ظ

4 سبک متداول مدیریت

4 سبک متداول مدیریت

1. استبدادی: همه تصمیمات بر عهده مدیر است. این سبک مدیریت “فرمان و کنترل” است. تمرکز روی کار است. هیچ مسئله شخصی نباید وارد کار شود. مزیت این سبک مدیریتی این است کهتصمیمات سریع اتخاذ می شوند. عیب آن این است که این سبک مدیریت برای کارمندان سخت و استرس زا است.

مدیریت استبدادی

2. ارباب مآبانه: همه تصمیمات (یا اکثر آنها) بر عهده مدیر است اما در تصمیم گیری تمرکز روی منفعت کارمندان است. مزیت این سبک مدیریتی این است که کارمندان حس می کنند که آن بیزنس از آنها حمایت و حفاظت می کند. عیب آن این است که کارمندان به فکر بیزنس نیستند و زیاد درگیر کار نمی شوند.

3. دمکراتیک: مدیر از همه تیم نظر می خواهد و اکثریت هستند که حکومت می کنند. معمولاً تصمیمات خوبی گرفته می شود و کارمندان خود را در کار شریک می دانند اما روند کار کند است و همیشه همه راضی نیستند.

4. منفعل: مدیر مسئولیت را به کارمندن واگذار می کند. مزیت آن این است که کارمندان معمولاً چیشرفت می کنند و چیزای زیادی یاد می گیرند. عیب آن این است که جهت کار پراکنده است و ممکن است اشتباهات زیادی رخ دهد چون هیچ مدیر مشخصی وجود ندارد.

شما کدام سبک را می پسندید؟

 

دقیقا مدیری می تواند موفق باشد که با توجه به موقعیت - امکانات و نیروهای تحت امرش ترکیب مناسبی از این 4 سبک را به کار ببردوبه کارگیری یکی از سبکها به تنهایی باعث شکست خواهد بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۰ ، ۰۴:۴۲
فطرس صبا